روندهای ایجاد کننده تغییرات در بانکداری

دسته بندی اخبار بورس

علی پازکی معاون سرمایه گذاری شرکت تامین سرمایه امید مطرح کرد:

در شرایط امروز، همانند گذشته با تغییرات تدریجی در حوزه بانکداری مواجه نیستیم. امروز مشتریان از فناوری های روزآمد به اشکال مختلف استفاده می‌کنند، در شبکه های اجتماعی حضور فعال دارند و بر خلاف گذشته، متناسب با کمیت و کیفیت خدمات ارائه شده توسط هر بانک، تصمیم به قطع یا تداوم همکاری با آن خواهند گرفت. مضاف بر آن، مشتریان امروزی انتظار دارند که خارج از چارچوب سنتی تعامل با بانک ها، پیشنهاداتی از بانک ها دریافت کنند که به طور مستقیم، کسب و کار و زندگی روزمره آن ها را تحت تأثیر مثبت قرار دهد. بنابراین رفتارهای مشتریان با تغییر طرز تلقی، نگرش و خواسته های آنان تغییر اساسی کرده است. تغییرات تکنولوژیک و فناوری های جدید از یک سو امکان خودسازی فرآیندها را تسریع بخشیده اند و بانک ها را چابک تر نموده اند و از سوی دیگر، از طریق کاربردهای برخط و تعاملی مبتنی بر عادات و تجارب مشتریان، انگیزه تعامل مشتریان با بانک را به شدت افزایش داده اند. فناوری هایی نظیر بیومتریک، امکان یکپارچگی و امنیت در فرآیند احراز هویت مشتری را فراهم نموده اند و به موازات آن، فناوری هایی چون بلاکچین و رمزارزها، به طور کلی عملیات پرداخت و نقل و انتقال وجوه را متحول ساخته اند. از سوی دیگر نیز، تغییرات فناورانه در حوزه تحلیل داده های مشتریان و هوش مصنوعی به عنوان ارکان بهبود مدل های کسب و کار بانکی و اعمال مدیریت بهینه ریسک، ایفای نقش می نمایند. تشدید رقابت در بازار، ضوابط حاکم بر بازار و به تبع آن تأثیرپذیری از تغییرات فناورانه و انتظارات مشتریان، تغییر یافته است و نیاز به ظرفیت های بالا در پردازش و تحلیل داده های مشتریان، زمینه را برای حضور ابر شرکت های مطرح در این زمینه(آمازون، گوگل، فیس بوک و…) فراهم کرده است و از سوی دیگر، تأخیر بانک ها در تشخیص به موقع نیازها باعث حضور رقبای کوچک تر نظیر فین تک ها ، شرکت های پرداخت و … شده است. حضور هر دو گروه از رقبا، فضای جدیدی را بر بازار حاکم کرده و خواهد کرد که این امر، رویکردهای جدیدی را به منظور مواجه و مدیریت آن ها، ضروری خواهد نمود.

به عبارتی مقصود از تحول سازمانی، درک شرایط موجود سازمان و اتخاذ راهکارهای نوآورانه در بازنگری استراتژی و اهداف سازمانی و ایجاد آمادگی سازمانی در ابعاد مختلف، برای تحقق چشم انداز مطلوب مورد نظر می‌باشد. در یکی دو دهه گذشته، شدت تغییرات به ویژه در حوزه فناوری و متناسب با آن، تنوع و پیچیدگی نیازهای مشتریان و ارزش‌های مورد انتظار مبادله از جانب آنان، به گونه‌ای رقم خورده است که صفت دیجیتال، به عنوان وجه مشخصه نوع تحول سازمانی به کار گرفته شده است. لیکن علی‌رغم نقش و وزنی که فناوری در این تحول ایفا می‌نماید، قطعا کار پایه تحول دیجیتال لزوما فناوری نیست بلکه استراتژی، فرهنگ، فرآیند، محیط کسب و کار و … می‌باشد که شامل تغییر فرهنگ سازمانی از بالاترین رکن مدیریت و اجرایی شرکت تا پرسنل، تغییر فرآیندها و تغییر استراتژی در حوزه خدمات به مشتری و توجه به نیاز مشتری، تغییر دیدگاه نسبت به دیتا، تغییر فناوری متناسب با نیاز و در برخی از موارد شراکت با شرکت های فین تک استاتاپ‌ها و مشارکت سیستمی و… می‌باشد.

با ظهور انقلاب در فناوری‌های اطلاعاتی و نوین و به وجود آمدن پیوند‌های پسین و پیشین در کسب و کارهای الکترونیک نظیر اینترنت، موبایل، شبکه‌های اجتماعی و…، مدل کاسب و کار با تعریفی نوین وارد بازارهای مختلف از جمله بانکداری شده و به دلیل مزیت‌های حاصل از تدوین مدل، در بانکداری دنیا ساختار نوینی برای افزایش اثر بخشی و حداکثر سازی سود بنا نهاده شد و بانک‌های موفق دنیا به تبیین مدل کسب و کار و انتخاب ساختار مرتبط پرداختند.

در بانکداری با استفاده از مدل کسب و کار می‌توان به بررسی و تجزیه و تحلیل گروه‌های مشتریان، روش‌ها، کانال‌ها و ابزارها، سیستم‌های ارتباط با مشتری، منابع و فعالیت‌ها و جریان درآمدی و هزینه‌ها برای ارائه خدمات به مشتریان پرداخت و با راهبرد برد-برد به حداکثرسازی سود و منافع بانک، مشتری و سایر ذی‌نفعان اقدام نمود. تعیین مدل کسب و کار در هر بانک و در کل شبکه بانکی کشور منجر به افزایش بهره‌وری و کارایی شده و از اتلاف منابع و درگیر شدن بانک‌ها در امور موازی و مهم‌تر از آن به وجود آمدن رقابت‌های ناسالم که از فقدان مدل کسب و کار در بانک‌ها و تشابه خدمات کلیه بانک‌ها نشئت می گیرد، جلوگیری می کند.

نظرات کاربران