در هفتهی گذشته، بازار طلا نوساناتی بسیار سنگین را تجربه کرد؛ حرکاتی که هم خریداران و هم فروشندگان را غافلگیر و در مواردی متضرر کرد. در حال حاضر بازار در منطقهی تصمیمگیری بنیادین قرار دارد؛ جایی که باید بین ادامهی روند صعودی یا آغاز اصلاح عمیقتر، یکی انتخاب شود.
از میان شاخصهای کلیدی، شاخص دلار (DXY) و بازدهی اوراق قرضه آمریکا در نقاط حساسی قرار گرفتهاند. دلار در محدودهای نزدیک به کفهای اخیر خود نوسان میکند و بازدهی اوراق ۱۰ ساله نیز به سقفهای ۴ درصدی رسیده است. هرگونه شکست یا برگشت از این سطوح میتواند جهت آتی طلا را مشخص کند. در واقع، در غیاب سطوح تکنیکی قابل اعتماد برای طلا، تحلیل روند آتی بیشتر به این دو متغیر بنیادین وابسته است.
از سوی دیگر، محرکهای ژئوپلیتیک صعودی طلا نظیر جنگ اوکراین و روسیه، نشانههایی از کندی و آرامش موقت نشان میدهند. دیدار احتمالی ترامپ و پوتین میتواند این فاز آرامش را تقویت کند. همچنین لحن ترامپ در قبال چین نسبت به هفتههای گذشته نرمتر شده است و انتظار میرود دیدار آتی او با «شی جینپینگ» طی دو هفتهی آینده، تعیینکنندهی مسیر تنشهای تجاری باشد.
در سمت سیاست داخلی آمریکا، تعطیلی دولت فدرال همچنان ادامه دارد و موجب شده انتشار دادههای اقتصادی رسمی با تأخیر و ابهام همراه شود. آمریکا اکنون در یکی از طولانیترین دورههای تعطیلی دولت خود قرار دارد. هرچند احتمال دارد در هفتهی پیش رو بخشی از دادههای تورمی بهصورت محدود منتشر شوند، اما در مجموع فضای عدم شفافیت اقتصادی ادامه خواهد داشت.
با توجه به جمیع شرایط فوق، بازار در تعادل شکنندهای بین نیروهای صعودی و اصلاحی قرار دارد. بنابراین در معاملات هفتهی پیشرو باید:
حد ضررها را بزرگتر در نظر گرفت،
از تصمیمات احساسی و هیجانی پرهیز کرد،
ترجیحاً منتظر تأیید قوی جهت بازار از سوی دلار و بازدهی اوراق بود. اعداد ۴۴۵۰ تا ۴۱۵۰ را به عنوان سطوح کلیدی در نظر داشته باشید.
در چنین محیطی، بازار میتواند هر روز بین رشد و اصلاح شدید نوسان کند؛ این وضعیت همان مرحلهای است که تحلیلگر باید بیشتر مشاهدهگر باشد تا پیشگو.
ببینید و یاد بگیرید!